محرم امسال با کربلایی کوچکم
یک عمر اگر روزه بگیریم و بگیرید و بگیرند ،همتا نشود با عطش خشک دهان علی اصغر ... یادش به خیر چه زود زمان میگذرد زهرای کوچکم تازه پنج ماهش شده بود و برای اولین بار به مراسم شیر خواره ها در حرم با صفای حضرت معصومه رفتیم و حال عجیبی داشتم تازه احساس مادرانه را درک میکردم و با تصور اینکه حتی به طفل شیر خوار هم رحمی نکردند دلم آتش میگرفت و هیچ وقت نتوانستم حال اون لحظه به زبان بیاورم و ... انشالله که دستهای کوچک علی اصغر نگه دارت باشد عزیز مادر زهرا ناز و آیناز در مراسم شیرخواره ها ز اینم ژست گرفتنت ...
نویسنده :
مامان زینب
0:52